ای کاش اینقدر ریزبین نبودم
تا دروغ ها ، حقه ها ، بزدلی ها را پشت صورتک ها نمی فهمیدم
تا دل های ساده و با محبت و مهربان و دستهای پینه بسته را
که قربانی دروغ ها و حقه های دیگران می شوند را نمی دیدم
ای کاش اول زندگی ، خدا برای ما یک واحد فلسفه زندگی می گذاشت
تا حداقل حساب آدمها روشن بود و پشت نقابها و لقب ها پنهان نمی شدند
یا رومی رومی یا زنگی زنگی ...
حالم بهم می خورد از آدمهای دروغگو و ترسو و ریاکار
زندگی هر روز برایم سخت تر می شود در کنار این آدمها
انگار راه نفسم را می بندند ...
«شفاف ساری دشمن دشمن شماست.»
دیشب هرچه منتظر موندم تا صحبتهای آقامونو بشنوم خبری نشد که نشد
سیمای جمهوری اسلامی احتیاط می کنه حتی به اندازه ی یک جمله صدای رهبر ملت رو پخش کنه، اون هم تو شرایطی که مردم تشنه یک پیام رهبرشونن.
یکی به من بگه چرا؟؟
به قول عزیزی:
« آن امیرالمومنین(ع) که پیامبر(ص) دستشان را به عنوان ولی بالا برد، «من کنت مولا فهذا علی مولا» را داشت، این طور مظلوم می شود. مقام معظم رهبری که یک نامه از آقا امام زمان(عج) ندارد که بگوید من نائب ایشانم. خب اگر من و تو بیدار نباشیم ایشان هم مظلوم می شود! چرا بعضی وقت ها باید به مماشات رفتار کرد؟»
واقعا چرا بعضی وقت ها باید به مماشات رفتار کرد؟
چقدر آدمها ترسناکند ؟!
کی می روم ؟