سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جلو آفتاب قرمز شده بود . یه پسر بچه تپل شاید 10 - 11 ساله .

نگاه به بساطش کردم چند تا کنده کاری های چوبی جلوش بود . یه یا علی برداشتم .

گفتم : اینار رو خودت درست کردی ؟  گفت : آره .

بهش گفتم : چرا پشت دیوار ایستادی ؟ اینطوری که کسی نمی بیندت .

گفت : آخه نمی خوام جلو راه مردم رو بگیرم . شاید خجالت می کشید . نمیدونم .

اما من بیشتر از اون شرمنده شدم . چقدر ما اسراف می کنیم !

حتما به خونوادش کمک میکنه . چقدر آدمها هستن که بیکار می گردن و این بچه ...

ای کاش ما مردانگی و غیرت رو از تو یاد می گرفتیم .


نوشته شده در  جمعه 88/2/25ساعت  4:9 عصر  توسط نای نی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
انتقال وبلاگ
[عناوین آرشیوشده]